آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

دکتر آرمان

آرمان آرزوی زندگیمون

آرمان منم بستنی خورد...

خاله سارا داشت بستنی می خورد و توی جیگر طلا همش دنبال سارا می رفتی تا بستنی بخوری که از آخرم سارا دلش نیومد و بهت بستنی داد آخه من میگفتم هم زود هم خیلی یخ اذیت می شی ولی تو انگار که خیلی بهت مزه داده بود تا آخر بستنی هم با سارا شریک شده بودی و همش بهش می خندیدی       الههههههههههههههههههی ،با این خوشمزه بسننی خوردنت ماااااااااااچ ...
15 اسفند 1391

ماست خوردنتم بامزس...

بابا یی با قاشق بهت ماست می داد ولی تو نمی خوردی ،با کاسه که بهت داد خوردی لابد فکر میکردی مزه ش  فرق می کنه این روشم خیلی خوب  جواب می ده هر وقت چیزی و نمی خوری با کاسه بهت می دیم یا تو استکان ،یه بار هم ماست و با استکان بهت دادیم یخورده خوردی یکمی تو غذا خوردنت بازی گوشی می کنی و راحت نمی خوری با هزار روش و ترفند بعضی وقتا بهت غذا میدم وروجک ...
10 اسفند 1391

کارهایی که انجام میدی...

یسری دیگه از کارایی که تو8ماهگیت داری انجام میدی عسلم، سینه خیز رفتنت دیگه خیلی با سرعت شده از این سر خونه زود خودتو می رسونی هر کجا که من هستم ،تو آشپزخانه یا اتاق... سفره که باز میشه می خوای بچسبی و به هم بریزی دیشبم لیوان آب و ریختی تو سفره یا می خوای دستتو ببری تو بشقاب . با ماشین اسباب بازی هم یاد گرفتی بازی کنی و بادستت هول بدی.   شکلکای بامزه هم از خودت در میاری...     عاشق آشپزخانه هم شدی دوس داری ببینی چه خبره که مامانی همش اونجاست! یکمی هم از سخنرانیات بگم... یاد گرفتی به غیر از بابابابا.....ماماما... گ گ  گ گ ...هم میگی. الهی قربون این همه شیرین کاریهت برم شیرینکم &n...
9 اسفند 1391

همین که کنار منی بسمه...

همين که تو اينـجا کنـار منـي..   همين که کنارت نفس ميکشم..   همين که تو ميخنديو من فقط..   کنار تو از غصه دست ميکشم..   همين که تو چشماي من زل زدي ..   نگاهت پنـاه دل خستـمه..   نميخوام که دنيا بهم رو کنه..   همين که کنار مني بسمه....................................   ...
6 اسفند 1391

خنده هایت بی نهایت دیدنیست...

تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم...   مثل باران چشمهایت دیدنی است شهر خاموش نگاهت دیدنیست زندگانی معنی لبخند توست خنده هایت بی نهایت دیدنیست . . .   ...
5 اسفند 1391

امان از دستت بلابلا...

هیچ سیمی تو خونه دیگه از دستت در امان نیست جارو برقی می کشم زود خودتو می رسونی به سیمشو می گیری و می کنی تو دهنت ،از کابل موبایل گرفته تا دوربین و ...........شده برات بهترین وسیله بازی..........تنها وسیله ای که باحاش سرگرم میشی و خیلی دوس داری. ...
1 اسفند 1391

آب بازی..........

عزیزم حالا که دیگه می تونی یه چند دقیقه ای بشینی وان و گذاشتیم تا بشینی و آب بازی کنی و از حمومی که میکنی لذت ببری عسلم... ...
28 بهمن 1391

سینه خیز رفتن...

خوشگل مامان چقدر جالب برام ... تو هر ماه بچه یه حرکت جدید یاد می گیره ... از همون شبی که رفتی تو 8 ماهگی سینه خیز رفتن و کامل تونستی که بری وسایل بازی و فاصله دار می ذاریم  خودتو به جلو می کشیو بر می داری دیگه باید همه وسایلارو از دم دستت دور کنم ...
24 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دکتر آرمان می باشد