تولد قشنگترین ستاره آسمون زندگیمون مبارک
دوباره ساعت 30/7 بیمارستان بودیم ولی این بار چون پذیرش شده بودیم مستقیم نرگس جون رفت طبقه زنان و منم مثل همیشه منتظر ماندم و دل تو دلم نبود و آنقدر در طبقه همکف قدم زدم که دیگه داشتم می افتادم تا اینکه ساعت 15/9 خبر دادن که نرگسی را بردن اتاق عمل و ساعت 30/9 مادر خانومم خبر داد که کاکل زری به دنیا اومد واقعاً از خوشحالی نمی دونستم چه کنم هرکاری کردم نذاشتن برم طبقه بالا تا هم خانمم را ببینم و هم گل پسرو خلاصه دو ساعتی طول کشید که مامان و بچه را بیارن بیرون منم تو این فاصله رفتم قسمت ثبت احوال تا اسم جیگری را تو شناسنامه هامون ثبت کنم و شناسنامه آرمان را بگیرم خلاصه مادر خانومم تونست بچه را بیاره طبقه همکف تا من ببینمش و منم اولین عکس زندگی...