بالاخره مزه چای و چشیدی............
ناز گلم،هر وقت که من و بابایی چای می خوردیم همش نگاه نگاه میکردی واستکان که بالا و پایین می رفت چشم های تو هم .............. اینطوری چای از گلومون پایین نمی رفت ... دیشب یخورده چای بهت دادیم ،خوردی ولی انگار خیلی هم خوشت نیومدوبیرون ریختی ! پس چرا عزیز اونجوری نگاه می کنی که آدم دلش ضعف بره...................بگیم نکنه می خواد... مامانییییییییییییی خوردی دیدی نه بابا هیچی به مزه غذای خودت نمی رسه هاااااااااااااااااااااااااا ...
نویسنده :
مامان
12:36