آرمان،شیطون تر از هر روز...
آرمانم،دیگه خیلی شیطون شدیا!
بگم نگم بعضی وقتا واقعا دیگه توانم تموم می شه...
وقتی دارم بهت فرنی می دم قاشق و می چسبی و فرنی و به لوپات می مالی...
بابایی شده هلیکوپتر شخصی آقا...
تو رو بالا می گیره و میگه چیک و چیک وچیک...(این صدای حرکت کردنش)
تو هم دستاتو باز می کنی یعنی داری پرواز می کنی
منم شدم تاب آقا...
می چسبمت و تکونت میدم برات شعر تاب تاب عباسی و می خونم و غش میکنی از خنده...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی