آرمان در باغ کدو تنبل ها
آرمان و خانواده نخودی ها
آرمان یه حبه انگور
عکسای اولین سفرم به روستا
اینم عکس از اتاقم
تشکیل پرونده بهداشت
سلام امروز صبح زود من و مامان نرگس و بابا مهدی رفتیم خانه بهداشت محلمون تا پرونده بهداشت برای من باز کنن وقتی رسیدیم خیلی زود بود یه نیم ساعتی نشستیم تا کارکنان خانه بهداشت اومدن منم تو این مدت خوابیده بودم بالاخره کارکنانش اومدن و یه خانوم اومد تا برای من تشکیل پرونده بده بعدشم کلی با من سر و کله زد قد و وزن من را گرفت و به مامان نرگس گفت همه چیز خیلی خوب و نرماله ولی مامان از اینکه من بعد از خوردن شیر کمی بالا می آوردم ناراحت بود ولی خانومه گفت اینا همش طبیعی نگران نباش مامان هم خیالش راحت شد و با بابامهدی اومدیم خونه مامان جون .
نویسنده :
مامان
13:02