اولین عید قربان زندگیت مبارک گلکم
پسر نازم می خواستم برات زودتر خاطره ی عید قربان و بنویسم ولی 2باره بخاطر
خراب بودن کیس که جند روزی طول کشید تا درست بشه ،حالا می نویسم که به
یادگار بمونه عزیزکم.
5شنبه شب بود که می خواستیم بریم خونه مامان جونی عید دیدنی،که یک کیک خوشگل موشگل خریدیم
و رفتیم..........
ما کیک و می خوردیم و تو همینطوری........................
الهی.......................اشاا.....................سال دیگه خودت شیرجه می زنی تو کیک و..........................
اونوقت که ما باید همینجوری................................
آره به کیک نگاه کنیم...............................
اون شب بهمون خیلی خوش گذشت.
امیدوارم همه روزای زندگیت عید باشه نازنین قلبم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی