آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

دکتر آرمان

آرمان آرزوی زندگیمون

رفتن به مهمونی

1391/7/22 21:13
نویسنده : مامان
190 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه  بعد از نهار خوردن رفتیم خونه عمه رحیمه کلی هم خوشحال بودم آخه داشتم میرفتم نادیا جون را ببینم راستی نگفته بودم نادیا نوه عمه رحیمه اس و خیلی هم با مزه اس 15 روز از من کوچیکتره اولین باری که دیدمش تو عروسی خاله سمانش بود. راستی بهتون بگم من اونجا خیلی گریه کردم و مامان و بابا و عمه هر کاری کردن که من یه عکس قشنگ با نادیا کنار هم بندازیم نشد که نشد تا اینکه رفتیم خونه نادیا و تو اتاق اون من یه کم آروم شدم و بابایی تونست یه چندتا عکس بندازه عکسا را ببنید از اینکه خیلی خوب نشدن منو ببخشید قول میدم پسر خوبی باشم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دکتر آرمان می باشد