آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

دکتر آرمان

آرمان آرزوی زندگیمون

سفربه شمال

1392/1/13 12:20
نویسنده : مامان
352 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه شب با مامان جونینا  رفتیم خونه پرهام جونی تا صبح یکشنبه حرکت کنیم به سمت شمال .

ساعت 6ونیم حرکت کردیم و ساعت 12ونیم رسیدیم.

اینم عکس پسری تو اتاق خواب.

 نهارو رفتیم رستوران خوردیم ولی با شیطنتای تو نمی فهمیدیم ک چجوری غذا می خوریم .

 

کنار دریا هم رفتیم روز اول هوا یکمی سرد بود ولی از فرداش هوا بهتر شد.اینم عکس نازت که خوابیده بودی و بعد بیدار شدی و با تعجب به دریا نگاه میکردی ...تعجبالبته این دومین باری بود ک دریا و میدیدی عسلیلبخند

 

 

 

 

این عکسم محوطه خونه ای که گرفته بودیم.

 

که پارکم داشت و دوباره رفتی بازی بازی....

 

 

 

 

اینم شاکار بابایی بخاطر تو گل پسر...

 

 

 

اینم یه عکس دو نفره با پرهام جونی که شب پشه هابوسش کرده بودن...

 

این هواپیماهم سوغات شمال که برات خریدیم شکر مامان...

 

می خواستیم امروزم بمونیم که به بابایی کاری پیش اومد و راه افتادیم که بر گردیم.

سفر خوبی بود و خوش گذشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ابجی (آرمان)
14 فروردین 92 16:14
آقا آرمان خوشگل همیشه به سفر و گردش باشه ایشاالله حالا کدوم شهر رفتین
مهسا
14 فروردین 92 22:50
عزیزم خوش گذشت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دکتر آرمان می باشد